وبلاگ هــم انــدیشـی دینــی

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

درس هایی از معاد (ملاقات اهل برزخ با اهل دنیا)

بسم الله الرحمن الرحیم درس هایی از معاد / ملاقات اهل برزخ با اهل دنیا

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس بیستم: ملاقات برزخیان با اهل دنیا

با توجه به ماهیت عالم برزخ و احاطه و اشراف آن بر عالم ماده، ارواح انسان­ها در آن نظام با اختلاف مراتب، با عالم دنیا و مخصوصا با نزدیکان خود مرتبط بوده و بر آن­ها اشراف دارند. البته ابن ارتباط به قدر مزلتی است که نزد خدای متعال دارند.

شخصی از امام صادق (علیه­السلام) پرسید: آیا میت نزدیکان خویش را در دنیا زیارت می­کند؟ امام فرمودند: بله. می­پرسد: در چه مدتی و در چه زمانی؟ امام فرمودند: در جمعه و در ماه و در سال، به اندازه­ی منزلت خود به آن­ها سر می­زند. پرسید به چه صورتی نزد خانواده­اش میرود؟ امام فرمود: به صورت پرنده­ای لطیف بر روی دیوار آن­ها می­نشیند. پس اگر اهل و نزدیکانش را در خیر و خوبی دید، مسرور می­گردد و اگر آن­ها را در بدی و حزن مشاهده کرد غمناک می­گردد: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَیِّتِ یَزُورُ أَهْلَهُ قَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِی کَمْ یَزُورُ قَالَ فِی الْجُمْعَةِ وَ فِی الشَّهْرِ وَ فِی السَّنَةِ عَلَى‏قَدْرِمَنْزِلَتِهِ‏ فَقُلْتُ فِی أَیِّ صُورَةٍ یَأْتِیهِمْ قَالَ فِی صُورَةِ طَائِرٍ لَطِیفٍ یَسْقُطُ عَلَى جُدُرِهِمْ وَ یُشْرِفُ عَلَیْهِمْ فَإِنْ رَآهُمْ بِخَیْرٍ فَرِحَ وَ إِنْ رَآهُمْ بِشَرٍّ وَ حَاجَةٍ حَزِنَ وَ اغْتَمَّ.»

در روایت دیگری آمده است که میت به اندازه­ی فضائلی که دارد به دنیا سر می­زند: «عَلَى‏قَدْرِفَضَائِلِهِم‏». برخی از آن­ها هر روز به خانواده­ی خود سر می­زنند. برخی هر دو روز یک بار، برخی هر سه روز یک بار. آن­گاه امام فرمودند: کم منزلت­ترین آن­ها حداقل هر جمعه به خانواده و اهلش سر می­زند. راوی از حضرت پرسید در چه ساعتی؟ امام فرمودند: هنگام ظهر.. «قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه­السلام) یَزُورُ الْمُؤْمِنُ أَهْلَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِی کَمْ قَالَ عَلَى‏قَدْرِفَضَائِلِهِمْ‏ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ یَوْمَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ» 

ذکر چند نکته: /1. کسی که وارد عالم برزخ شده چشم باطنش باز شده و در ملاک موفقیت و عدم موفقیت را در امور دنیوی نمی­بیند؛ لذا اگر خانواده­اش در ناز و نعمت دنیوی باشند، اما در عین حال رنگی از عبودیت خدا در آن­ها نبیند، ناراحت شده و آن­ها را در خیر نمی­بیند. اگر هم ملاحظه کرد که خانواده و اهلش مشغول اطاعت خدای متعال هستند و از گناه و معصیت دوری می­کنند، آن­­ها را در خیر می­بیند و خوشحال می­شود. در روایتی از امام صادق (علیه­السلام) است که، وقتی مؤمن یا کافر اهل و خانواده­ی خود را مشغول عمل به اعمال صالح دیدند، خدا را حمد می­کنند. شخص کافر علاوه بر حمد و سپاس، به حال آن­ها حسرت هم می­خورد: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا کَافِرٍ إِلَّا وَ هُوَ یَأْتِی أَهْلَهُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَإِذَا رَأَى أَهْلَهُ یَعْمَلُونَ بِالصَّالِحَاتِ حَمِدَ اللَّهَ عَلَى ذَلِکَ وَ إِذَا رَأَى الْکَافِرُ أَهْلَهُ یَعْمَلُونَ بِالصَّالِحَاتِ کَانَتْ عَلَیْهِ حَسْرَةً.» / 2. در روایات آمده است که اموات به صورت پرنده­ای لطیف به اهلشان سر می­زنند و روی دیوارهایشان می­نشینند. این صورت صورتی برزخی و غیر مادی است لذا مشاهده­ی آن­ها برای اهل دنیا ممکن نبوده و این حالت صرفا حالتی برای خود اهل برزخ است./ 3. علقه­ی مادی عالم ارواح به طور کامل از افراد در دنیا قطع نمی­گردد و آنان از دیدار بازماندگان خود خشنود می­گردند. روی همین اساس بر ما هم لازم است که با زیارت و اهدای اعمال صالح آنان را خشنود سازیم.

پی نوشتها:    . الکافی، جلد3، صفحه­ی230.    . الکافی، جلد3، صفحه­ی231.    . الکافی، جلد3، صفحه­ی230.

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»

 



[ دوشنبه 91/4/12 ] [ 12:17 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (بدن برزخی یا قالب مثالی)

بسم الله الرحمن الرحیم بدن برزخی یا قالب مثالی

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس نوزدهم: بدن برزخی

روح انسان به مجرد مرگ و انقطاع از دنیا خود را در بدن مثالی می­یابد. بدن مثالی تمثّل روح است و در دنیا بدن مادی مانع رؤیت این بدن بود. مثل این­که در خواب وقتی مقداری از بدن مادی فاصله گرفتیم خود را در بدن دیگری می­بینیم و آن بدن در عین حالی که بدن ما است خصوصیات بدن مادّی را ندارد. البته بدن برزخی با بدنی که در خواب می­بینیم تفاوت­هایی دارد. علتش هم این است که مرتبه­ی وجودی برزخ، مرتبه­ی بالاتری است و روی همین حساب بدن مربوط به آن هم ویژگی­های خاصی دارد. در روایات هم داریم که در نشئه­ی برزخ مردم در بدنی هستند شبیه به بدن دنیایی و انسان­ها در آن­جا دارای یک زندگی فعال می­باشند.

یونس بن ظبیان از امام صادق (علیه­السلام) این­گونه نقل می­کند: وقتی خداوند متعال مؤمن را قبض روح کرد، روح او را در قالبی همانند قالب دنیوی او قرار می­دهد. آن­ها در برزخ غذا می­خورند و آب می­آشامند. وقتی هم شخصی بر آن­ها وارد می­شود او را با همان صورتی که در دنیا دارد می­شناسند. «فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ صَیَّرَ تِلْکَ الرُّوحَ فِی‏ قَالَبٍ‏ کَقَالَبِهِ‏ فِی الدُّنْیَا فَیَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ فَإِذَا قَدِمَ عَلَیْهِمُ الْقَادِمُ عَرَفُوهُ بِتِلْکَ الصُّورَةِ الَّتِی کَانَتْ فِی الدُّنْیَا.»

پی نوشت:     . الکافی، جلد3، صفحه­ی245.

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ دوشنبه 91/4/12 ] [ 10:29 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (تکامل روح انسان در پیچ و خم منازل آخرت)

بسم الله الرحمن الرحیم  تکامل روح انسان در آخرت

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس هجدهم: تکامل انسان در منازل آخرت

عالم برزخ مقدمه­ و رحمی است برای ورود انسان به عالم آخرت. در قرآن کریم در مورد قیامت چنین آمده: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ؛ در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمان­ها (به آسمان­هاى دیگرى) مبدل مى‏شود و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى‏گردند»! 

در آن روز تمام آثار و ویژگی­های نظام دنیوی برچیده می­شود و چیزی از آثار این نظام باقی نمی­ماند. از طرفی روح انسان که در قوس نزول وارد دنیا شده، تناسب خود با عالم بالا را از دست داده و به صورت موجودی متناسب با عالم دنیا در آمده است. برای این­که روح بتواند در قوس صعود هم سنخ با نظام جدید عالم باشد، باید مراحل خاصی را سپری کند و از گردنه­های مختلفی عبور نماید. عالم برزخ مکانی است که روح را از تعلّقات دنیوی آزاد و به عالم ملکوت نزدیک­تر می­نماید. در آن عالم، روح از کثرت دنیا نجات پیدا می­کند و به تدریج وارد عالم وحدت می­شود. روی همین حساب است که حضرت امیرالمؤمنین (علیه­السلام) در مورد دنیا می­فرماید: «فِی‏حَلَالِهَاحِسَابٌ‏وَفِی‏ حَرَامِهَا عِقَاب؛‏در حلال آن حساب و در حرام آن عقاب است». یعنی هر مقدار که انسان به نعمت­های حلال دنیا تعلق خاطر داشته باشد، به همان نسبت در برزخ و بعد از آن برای کندن آن به زحمت می­افتد.  

بعد از مرگ انسان وارد سیر تکاملی جدیدی می­شود و بعد از برزخ وارد محشر می­شود و مواقف و منازل محشر را طی کرده و میزان و حساب و صراط را پشت سر می­گذارد و بعد از عبور از این عوالم است که می­تواند وارد بهشت لقای الهی گردد. هر کدام از این عوالم نظام خاصی دارند و با ورود انسان به آن­ها سرفصل جدیدی از تحول و تکامل او ورق می­خورد.

البته تکامل روح در برزخ و قیامت تنها به معنای رفع حجاب و تعلقات دنیوی است و هرگز به معنای تغییر شخصیت او نخواهد بود. روی همین حساب حضرت امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می­فرماید: «فَإِنَّ الْیَوْمَ‏ عَمَلٌ‏ وَ لَا حِسَابَ‏ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل؛ امروز روز عمل است و روز حساب نیست و فردا روز حساب است و امکان عمل نیست».‏ دیگر در آن روز فرصت عمل و اراده­ای جدید وجود ندارد، ولی به مرور با چهره­های دقیق­تری از اعمال و نیات و عقاید خود روبه­رو می­شود.

تکامل روح با سعادت انسان تفاوت دارد. همه­ی انسان­ها از منازل آخرت از آثار دنیوی پاک می­گردند و آماده­ی ورود به عوالم دیگر می­گردند. همه به سوی خدا در حرکت هستند، اما در این میان برخی به «سعادت» و «لقای مهر الهی» می­رسند و برخی دیگر به «شقاوت» و «لقای قهر الهی» تنزل می­یابند.   

انسان­هایی که در مسیر لقای مهر الهی در حرکت هستند در حشر و مواقف آن مشمول تزکیه­ی حضرت حق بوده و از ناپاکی­ها رهایی می­یابند تا به بهشت او بار یابند؛ اما کسانی که در سیر لقای قهر الهی در حرکت هستند، از این تزکیه­ی الهی محروم خواهند بود و خود را در جهنم اعمال خویشتن خواهند یافت: «إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم‏؛ کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود را به بهاى ناچیزى مى‏فروشند، آن­ها بهره‏اى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آن­ها سخن نمى‏گوید و به آنان در قیامت نمى‏نگرد و آن­ها را (از گناه) پاک نمى‏سازد و عذاب دردناکى براى آن­ها است.»

پی نوشتها:    . سوره­ی ابراهیم، آیه­ی48.    . نهج البلاغه، خطبه­ی82.    . نهج البلاغه، خطبه­ی42.     . سوره­ی آل عمران، آیه­ی77.

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ یکشنبه 91/4/11 ] [ 3:16 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (برتری نوشته عالم بر خون شهید)

 بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس هفدهم: برتری نوشته­ عالم بر خون شهید

با کاوش در آیات و روایات در می­یابیم که مقام شهید و شهادت، مقامی بس ارجمند است. نام «شهید» از نام خدای متعال گرفته شده و شهید مظهر اسم مبارک خداوند متعال است. این نام در جای جای قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهید»، «وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهید».و …

آیاتی که این نام بزرگ در آن­ها آمده در برگیرنده­ی نکات معرفتی و عقیدتی بسیاری است؛ از طرفی در احادیث اسلامی نیز والاترین مقام در شأن شهید بیان شده است. البته مقام شهدا هم یکسان نیست. این مقام بزرگ نسبت به افراد و ویژگی­ها و درجات اخلاص، ایمان و پارسایی آن­ها متفاوت است.

مقام ارجمند علم و عالم بر کسی پوشیده نیست. مراد از علم در این­جا هر دانشی است که در مسیر «لقاء الله» قرار گیرد و به او ختم شود. دانشی که در راه سعادت و شکوفایی فطرت انسان قرار گیرد، از مشکات نبوّت گرفته می­شود، دل را نورانی سازد و جامعه را به نیکی رهنمون باشد.

دانشمندی که با این اهداف به نگارش می­پردازد نوشته­ی او بر خود شهید ترجیح دارد. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: در روز قیامت خداوند همه­ی مردم را در یک صحنه گرد می­آورد، میزان­های اعمال نصب می­گردد و خون «شهیدان» با نوشته­ی «عالمان» سنجیده می­شود. در نتیجه، نگاشته­ی دانشمندان بر خون شهیدان ترجیح می­یابد: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ فَتُوزَنُ‏دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ‏ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَیَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ.»    

در روایات اهل بیت (علیهم­السلام) هر کشته­ای شهید به حساب نمی­آید، کما این­که هر علم و هر صاحب علمی ستودنی نیست. شهید کسی است که در میدان جنگ مشروع در «راه خدا» و جهت کسب «رضای الهی» کشده شود؛ عالم هم کسی است که خود و علمش در مسیر «لقاء الله» بوده و قبل از هر چیز با تواضع و فروتنی عامل به دانسته­های خود باشد. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­آله) می­فرماید: کسی که به خاطر خدا یاد بگیرد، به خاطر خدا عمل کند و به خاطر خدا به دیگران بیاموزد، از او در ملکوت آسمان­ها با عظمت یاد می­شود: «مَنْ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی‏ مَلَکُوتِ‏ السَّمَوَاتِ‏ عَظِیما». 

پی نوشتها:    . سوره­ی حج، آیه­ی17.    . سوره­ی مجادله، آیه­ی6 ـ سوره­ی بروج، آیه­ی9.    . من لا یحضره الفقیه، جلد‏4، صفحه­ی399.    . مجموعة ورام، جلد2، صفحه­ی179.  

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ یکشنبه 91/4/11 ] [ 12:13 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (مقام شهید)

بسم الله الرحمن الرحیم درس هایی از معاد / مقام شهید

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس شانزدهم: مقام شهید

از قرآن مجید، چنین برداشت می­شود که برای شهید مراحل نزع، قبر، فشار، سؤال قبر و ... نیست و به محض شهادت وارد بهشت می­شود. یکی از نمونه­های آن، شهادت حبیب نجار (مؤمن آل یس) است. وی پس از شهادت بلافاصله وارد بهشت برزخی شد: «قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ * بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ؛ (سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مى‏دانستند * که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!»

مفسر بزرگوار مرحوم امین الاسلام طبرسی می­فرماید:

احادیثی که درباره­ی پاداش شهید وارد شده از شماره بیرون است و یکی از بهترین آن­ها حدیثی است که حضرت علی بن موسی الرضا (علیه­السلام) از سید الشهداء (علیه­السلام) و آن حضرت از پدر بزرگوار خود امیرالمؤمنین (علیه­السلام) نقل می­کند. زمانی که امیرالمؤمنین (علیه­السلام) در حال خطبه­ مردم را به جهاد تشویق می­کردند جوانی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین فضیلت جنگجویان و مجاهدان راه خدا چیست؟ امام فرمود: پشت سر رسول خدا (صلی­الله­علیه­وآله) سوار بر ناقه بودم و از غزه­ی «ذات السلاسل» برمی­گشتم و همین پرسش را از آن حضرت کردم. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) فرمود:

هنگامی که جنگ­جویان تصمیم به شرکت در میدان نبرد می­گیرند خداوند آزادی از آتش را برای آنان می­نویسد و هنگامی که سلاح برمی­گیرند خداوند به وجود آنان بر فرشتگان افتخار می­کند.

هنگامی که اهل و عیالشان با آنان وداع می­کنند، دیوارها و خانه­ها برایشان می­گریند و از گناه خارج می­شوند. بر هر یک از آنان چهل فرشته می­گمارد که از هر سو حفظشان کنند. جنگ­جو هیچ عملی انجام نمی­دهد مگر این­که چند برابر، پاداش برای وی منظور می­شود و در برابر هر روز جنگ­جویی ثواب عبادت هزار مردی که هزار سال خداوند را پرستش کنند و هر سالی سیصد و شصت روز و هر روز آن برابر عمر دنیا باشد می­نویسد.

هنگامی که مجاهدان در برابر دشمن قرار می­گیرند و تیرها رد و بدل می­گردند و مردان در برابر هم برابر می­گیرند فرشتگان با بال و پر خود اطراف آنان را می­گیرند و از خدا می­خواهند ثبات قدم و نصرت عطا فرماید. در این هنگام منادی ندا می­دهد: «الْجَنَّةُ تَحْتَ‏ ظِلَالِ‏ السُّیُوف‏»؛ بهشت در سایه­ی شمشیرها است. در این هنگام اثر سرنیزه­ها و ضربات دشمن بر پیکر شهید ساده­تر از نوشیدن آب خنک در روز تابستان است.

هنگامی که شهید بر اثر ضربه از مرگ فرو می­غلطد هنوز به زمین نرسیده حق تعالی حورالعین را نزد او می­فرستد تا او را به کرامت­های پروردگار بشارت و نوید دهد.

هنگامی که شهید روی زمین قرار می­گیرد، زمین می­گوید آفرین به روح پاکیزه­ای که از بدن پاکیزه بیرون آمده، توید بر تو. همانا بر تو است نعمت­هایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نکره. «فَإِنَّ لَکَ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر».

خداوند می­گوید: من جانشین او درمیان خانواده­اش هستم. کسی که شهیدان را خشنود کند مرا خشنود کرده و کسی که به خشمشان آورد مرا به خشم آورده است… .   

پی نوشتها:     . مجمع البیان، جلد1ـ2، صفحه­ی884/ بحارالأنوار، جلد13، صفحه­ی13.

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ شنبه 91/4/10 ] [ 7:43 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (دلیل های اثبات برزخ در قرآن)

بسم الله الرحمن الرحیم  برزخ در قرآن

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس پانزدهم: دلیل های اثبات برزخ در قرآن

برزخ، فاصله­ی میان دنیا و آخرت و اتاق انتظاری است برای ورود به عالم آخرت. به عبارت دیگر برزخ همانند رَحِمی است که انسان را آمادگی ورود به عالم آخرت و زندگی در آن عالم را پیدا کند. در این قسمت از بحث آیاتی از قرآن ذکر می­شود که دلالت بر وجود برزخ دارند.

1 ـ حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرارسد، مى‏گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! * شاید در آن­چه ترک کردم عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گویند:) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مى‏گوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند!

از این دو آیه معلوم می­شود که اوّلاً: پس از مرگ و قبل از قیامت در عالمی بین دنیا و قیامت قرار می­گیرند. ثانیاً: در آن دنیا هوشیاری و شعور دارند ونتیجه­ی کارهایشان را می­یابند و پشیمان می­شوند و تقاضای بازگشت به دنیا را دارند. ثالثاً: این تمنا در شرایطی است که فاقد نفس اماره هستند. ولی اگر به دنیا برگردند به این جهت که زندگی دنیایی همواره با نفس اماره است، دوباره کارهایی را انجام می­دهند که در مدت عمر خود انجام داده­اند؛ روی همین اساس قرآن می­فرماید: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْه؛‏ و اگر بازگردند، به همان اعمالى که از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند».

2 ـ قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْن‏؛ آن­ها مى‏گویند: «پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى». علامه­ی طباطبایی در ذیل این آیه می­فرماید: انسان دو مرگ اصیل و دو حیات اصیل دارد. انتقال از دنیا به برزخ مرگ اوّل است و انتقال از برزخ به قیامت مرگ دوم. بنابراین برزخ حیات اوّل و قیامت حیات دوم است.

3 ـ وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ؛ و به آن­ها که در راه خدا کشته مى‏شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهمید! مفسران این حیات را حیات برزخی دانسته­اند، گر چه منحصر در آن هم نیست.

یونس بن ظبیان از حضرت صادق (علیه­السلام) چنین نقل می­کند: خداوند هر گاه روح مؤمنی را قبض کند، روح او را در قالبی همگون قالب دنیوی او قرار می­دهدو هر گاه کسی بر آنان وارد شود، او را به همان صورتی که در دنیا داشته است می­شناسد.

4 ـ مِمَّا خَطیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نارا؛ همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش وارد گشتند. مفسران این آتش را که بر فرعونیان وارد شد، آتشی برزخی می­دانند. از ویژگی­های آتش برزخی آن است که در درون آب هم موجود است زیرا مربوط به خود تبه­کاران است.  

5 ـ قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ * بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ؛ به او (حبیب نجار) گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مى‏دانستند * که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!».

منظور از بهشتی که حبیب نجار (مؤمن آل یس) بلافاصله بعد از شهادت وارد آن شد، بهشت برزخی است.

پی نوشتها:    . سوره­ی مؤمنون، آیات99 و 100.    . سوره­ی انعام، آیه­ی28    . سوره­ی غافر، آیه­ی11.    . سوره­ی بقره، آیه­ی 154.    . تهذیب‏الأحکام، جلد1، صفحه­ی466.   . سوره­ی نوح، آیه­ی25.   . سوره­ی یس، آیات 26 و 27.

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ شنبه 91/4/10 ] [ 3:4 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (فشار قبر)

بسم الله الرحمن الرحیم عذاب قبر

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس چهاردهم: فشار قبر  

آن­گونه که از روایت­ها بر می­آید، کمتر کسی از عذاب قبر رهایی می­یابد. بهشت برین مخصوص کسانی است که دامنشان از هر گونه آلودگی پاک باشد؛ لذا کسی که حتی ذرّه­ای رذیله­ی اخلاقی در رفتارش باشد، نمی­تواند وارد بهشت الهی شود. مؤمن در برزخ مبتلا به رذیله­هایی است که در دنیا نمی­خواسته مبتلا به آن باشد، ولی در عین حال مرتکب آن­ها می­شده. به عنوان مثال از عصبانیت بیزار بوده ولی در دنیا از آن آزاد نشده است. روی همین حساب در برزخ تحت فشار قرار می­گیرد تا از این صفات رذیله پاک شود و مسیر او به سوی بهشت ممکن گردد.   

ابوبصیر از امام صادق (علیه­السلام) در مورد عذاب قبر پرسید و گفت: آیا کسی از عذاب قبر رهایی می­یابد؟ امام فرمودند: از عذاب قبر به خدا پناه می­بریم. چقدر کم هستند کسانی که از آن نجات پیدا کنند. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَ یُفْلِتُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ أَحَدٌ قَالَ فَقَالَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْهَا مَا أَقَلَّ مَنْ یُفْلِتُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ الْقَبْرِ».

سعد بن معاذ یکی از یاران رسول خدا (صلی­الله­علیه­واله) بود که در تشییع جنازه­اش هفتاد هزار فرشته شرکت کردند و خود رسول خدا هم او را دفن کرد و با این همه پیامبر اسلام سر به آسمان گرفته و فرمودند: سعد نیز فشار قبر دارد. «فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی­الله­علیه­واله) رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ مِثْلُ سَعْدٍ یُضَمّ».

امام صادق (علیه­السلام) در ضمن دعایی به ما می­آموزند که هر روزه از احوال قبر به خدا پناه برده و این­گونه بگوییم: خدایا! به تو پناه می­برم از عذاب قبر و از فشار قبر و از تنگی قبر. «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ‏ مِنْ‏ عَذَابِ‏ الْقَبْرِ، وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ، وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْر». 

بد اخلاقی، ضایع کردن نعمت­های الهی و نیز سخن چینی از جمله عواملی هستند که موجب فشار قبر می­گردند. 

امام باقر (علیه­السلام) می­فرماید: کسی که رکوع نماز خود را کامل به جای آورد، وحشت قبر به او روی نمی­آورد: «مَنْ أَتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ یَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ». علت آن هم این است که در رکوع کامل، انسان منیّت خود را در مقابل خداوند می­شکند و بندگی خدا را بر خود حاکم می­کند.

پی نوشتها:     . الکافی، جلد3، صفحه­ی236.     . الکافی، جلد3، صفحه­ی236.    . الکافی، جلد3، صفحه­ی236.

 

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»

 



[ شنبه 91/4/10 ] [ 2:59 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (میهمانی که میزبان خویشتن است)

بسم الله الرحمن الرحیم 

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس سیزدهم: میهمانی که میزبان خویشتن است

اعمال و عقاید همه­ی ما انسان­ها دارای حقیقتی غیر از حقیقت مادی خود است. این حقیقت را صورت برزخی می­گویند. هر کس در دنیا به باطن خود بنگرد آن را بالقوّه پر از انواع موذی و درنده می­بیند، که با یک لحظه غفلت ممکن است او را بدرند و یا نیش بزنند، اما بیشتر مردم با سرگرم شدن به دنیا از مشاهده­ی حقیقت حقیقت خود غافل­هستند و خویشتن را از یاد برده­اند. روی همین حساب است که می­بینیم این­گونه افراد از خلوت و تنهایی با خود در هراس هستند و با انواع مشغولیت­های دنیا در صدد فرار از خویشتن خویش هستند؛ اما وقتی او را در قبر گذاشتند پرده­های غفلت کنار می­روند و همه­ی آن صفات مذموم به شکل­های اصلی خود برای وی پدیدار خواهند شد. وقتی چشم باز می­کند در اطراف خود مار و افعی و پلنگ و جانواران دیگری را می­بیند که حتی تحمل دیدن چهره­ی کریه آن­­ها را هم ندارد، تا چه رسد به معاشرت با آن­ها! این­ها در واقع شکل­های برزخی اعمال او هستند که به شکل عذاب قبر برای او ظاهر می­شوند و تا قیامت همراهش خواهند بود.

همچنین ملکات پسندیده و صفات حمیده برای انسان پرهیزکار باغی از باغ­های بهشت و همنشین­هایی­­ زیبا روی پدید می­آورند، که تا قیامت در کنارش خواهند بود.

در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى‏ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکلُُونَ فىِ بُطُونِهِمْ نَارًا؛ کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى‏خورند، (در حقیقت،) تنها آتش مى‏خورند». در روایت چنین آمده است: همانا آن، اعمال شما است که به سوی شما برمی­گردد «إنَّمَا هِیَ أعْمَالُکُمْ تُرَدُّ إِلَیْکُم». همچنین در مورد بهشت چنین آمده: بهشت سرزمینی است که نهال­های آن که به دست بشر غرس می­شود، ذکر «سبحان الله» است. «الجنة قیعان و غراسها سبحان ربی العظیم و بحمده»

پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) به قیس چنین می­فرماید: ای قیس! به ناچار همراهی خواهی داشت که با تو دفن می­شود. او زنده است و تو در حالی که مرده­ای با او دفن می­شوی. اگر نیک و گرامی باشد، مایه­ی احترام تو خواهد شد و اگر پست و نفرت آور باشد به تو بدی خواهد کرد. آن موجود زنده فقط با تو محشور می­شود و از تو فقط در مورد او سؤال می­شود. پس همنشین خود را صالح قرار بده چرا که اگر صالح باشد با او انس می­گیری و اگر فاسد باشد از او وحشت خواهی داشت و او کسی جز عمل تو نیست.

کوتاه سخن آن­که میزبان انسان در قبر عقیده، اوصاف و اعمال او است. اگر آدمی آتش می­خورد یا از زقّوم می­چشد، خود به همراه برده است و اگر در باغی از باغ­های بهشت می­نشیند نهال­های آن را خود کِشته و پرورده است. بنابراین، هم خود، میزبان و هم خود، میهمان است و بر سر سفره­ی خویش نشسته است.

پی نوشتها:    . سوره­ی نساء، آیه­ی10.    . بحارالأنوار، جلد3، صفحه­ی90.     . عوالی‏اللآلی، جلد4، صفحه­ی8. 

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ شنبه 91/4/10 ] [ 11:15 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (قبر)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس دوازدهم: قبر

کلام هر روزه­ی قبر ـ امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: همانا قبر در هر روز کلامی دارد. می­گوید: من خانه­ی غربت هستم. من خانه­ی وحشت هستم. من خانه­ی کِرمها هستم. من قبر هستم. من باغی از باغ­های بهشت یا حفره­ای از حفره­های آتش هستم؛ إِنَّ لِلْقَبْرِ کَلَاماً فِی کُلِّ یَوْمٍ یَقُولُ أَنَا بَیْتُ الْغُرْبَةِ أَنَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ أَنَا بَیْتُ الدُّودِ أَنَا الْقَبْرُ أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار.

عذاب قبر، کفاره­ی گناهان ـ پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: عذاب قبر برای مؤمن کفاره و پوشاننده­ی نعمت­هایی است که ضایع کرده است؛ ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ کَفَّارَةٌ لِمَا کَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَم.‏

سؤال و جواب در قبر ـ به عقیده­ی گروهی از کارشناسان سؤال قبر ویژه­ی دو گروه است. کسانی که ایمان محض یا کفر محض هستند و سایر مردم به حال خود رها می­شوند. دلیل آن­ها هم برخی روایت­ها است. از جمله روایت امام صادق (علیه­السلام) که می­فرماید: لَا یُسْأَلُ فِی الْقَبْرِ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً وَ الْآخَرُونَ یُلْهَوْنَ عَنْهُمْ.برخی دیگر از کارشناسان از جمله آیت الله جوادی آملی، بر این عقیده هستند که سؤال و جواب قبر برای همگان است. دلیل آن­ها هم روایت­هایی است که همه­ی انسان­ها را مشمول سؤال و جواب می­داند.

یکی از آن روایت­ها چنین است: در قبر از میت در مورد پنج چیز سؤال می­شود. از نماز، زکات، حجّ، روزه­ و ولایت ما اهل بیت. ولایت به آن چهار چیز از گوشه­ی قبر می­گوید: در هر کدام از شما که نقصی باشد، من آن را تکمیل می­کنم.   

ظاهر این روایت که پرسش از اعمال را مطرح می­نماید این است که سؤال و جواب قبر همگانی است. و الله اعلم!

کسانی که دفن نمی­شوند ـ تا اینجا سخن از سؤال و جواب در قبر و عذاب و آسایش قبر بود. حال تکلیف کسانی که در بیابان یا دریا می­افتند و پیکرشان هیچ وقت دفن نمی­شود چپیست؟ در جواب به این سؤال چنین می­گوییم: همه­ی کسانی که از دنیا می­روند باید پاسخ­گوی اعمالشان باشند و برای پاسخ­گویی به اعمال، قبر موضوعیت و مدخلیتی ندارد. منتهی چون در غالب موارد، میت را در قبر می­گذارند، از باب تغلیب از حوادث بعد از مرگ به عنوان حوادث قبر یاد می­کنند.

پی نوشتها:     . الکافی، جلد3، صفحه­ی241      . بحارالأنوار، جلد6، صفحه­ی221.     . الکافی، جلد3، صفحه­ی235.      . الکافی، جلد3، صفحه­ی241

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»

 



[ شنبه 91/4/10 ] [ 9:43 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

درس هایی از معاد (دو روی یک سکه)

بسم الله الرحمن الرحیم در روی سکه مرگ

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

سلسله درس­هایی از معاد

درس یازدهم: دو روی یک سکه

مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب گران­سنگ رساله­ی لقاء الله این­گونه از مرگ یاد می­کنند:

… درباره بعضى از اشخاص گفته شده که درد جان کندن آنان مانند آن است که میله  سرخ شده در آتش را در میان پشمى مرطوب قرار دهند و آن­گاه آن را از میان آن بیرون  بکشند  

همچنین گفته شده که مرگ بعضى از افراد مانند شاخه پرخارى است که به داخل بدن انسان وارد نمایند و هر خارى به رگى از بدن فرو رود سپس مردى نیرومند با شدتتمام آن شاخه را بیرون بکشد و همه رگ و ریشه انسان را همراه آن خارها بیرون بیاوردو هیچ باقى نماند!

اکنون به از قول آیت الله فهری به نوع رحلت این عالم فرزانه و استاد بزرگ اخلاق توجه کنید:   

آیت الله فهری از قول مرحوم حسین فاطمی قمی نقل می­کند که فرمود: از مسجد جمکران بازگشتم. در منزل به من گفتند که آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی جویای حال نو شده است. من با سابقه­ی کسالتی که از ایشان داشتم با عجله به خدمتش رفتم. دیدم ایشان حمام کرده و خضاب بسته است. خود را پاک و پاکیزه کرده و در بستر بیماری آماده­ی اقامه­ی نماز ظهر و عصر شده بود. دیدم که در همان حالت بیماری و در رخت­خواب اذان و اقامه­ی نماز را به زبان جاری کرد و دعای تکبیرات افتتاحیه­ی نماز را خواند. همین که تکبیر? الإحرام نماز را گفت، روح از بدن مقدسش به سرای دیگر رفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.  

(توجه: عکس این پست با توجه به روایتی در رابطه با نوع جان دادن مؤمن است. در روایت آمده است آخرین طعمی که انسان هنگام مرگش می چشد، طعم انگور است؛ أَنَّ آخِرَ طَعْمٍ یَجِدُهُ الْإِنْسَانُ عِنْدَ مَوْتِهِ طَعْمُ الْعِنَبِ)

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ پنج شنبه 91/4/8 ] [ 1:4 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]
.::.

درباره وبلاگ



ای برادر ! پشتیبان «ولی فقیه» باش، اما پیشاپیش «ولی فقیه» بایست و تیرهای زهر آگین دشمن را که به سوی او روانه می شوند به جان خریدار شو ... تنها عافیت طلبان دنیا دوست هستند که عوام فریبانه از «ولایت» و «ولایت مداری» دم میزنند، اما در هنگامه ی فتنه ها و امتحان های سخت، پشت سر ولی فقیه سنگر می گیرند، تا دنیای خود را در خطر نبینند .

پیوندهای روزانه

سایت هم اندیشی دینی
منبــــر مکتــوب
سلمان علی (سیاسی)
طلبه پاسخگـــــو
تبدیل سال شمسی به قمری ومیلادی
سایت خبرگزاری فارس
سایت خبری رجا نیوز
سایت خبری جهان نیوز

آرشیو ماهانه

علوم قرآنـــی
نکتــه های قرآنــی
معصومین (علیهم السلام)
امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت زهرا (سلام الله علیها)
امام حسین (علیه السلام)
امام زمان (ارواحنا له الفداه)
حضرت اباالفضل (علیه السلام)
حضرت معصومه (سلام الله علیها)
نمـــــــــــــاز (راه کارها و موانع)
سلسله مباحثی پیرامون رجعت
تفسیر خطبه 222 نهج البلاغه
تفسیر خطبه 223 نهج البلاغه
ادعیه و اذکار مختلف
اخلاقی *1*
اجتمــــاعـی *1*
سیاسی
سیاسی ـ فتنــــه
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *1*
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *1*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *3*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *4*
پاسخگویی به سؤالات خانوادگی
راه نجات از عشق به جنس مخالف
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *1*
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *1*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *3*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *4*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *5*
تربیت دینی کودک *1*
تربیت دینی کودک *2*
تربیت دینی کودک *3*
تحلیلی بر برائت از جبت و طاغوت
سلسله درس هایی از معاد *1*
سلسله درس هایی از معاد *2*
سلسله درس هایی از معاد *3*
سلسله درس هایی از معاد *4*
سلسله درسهایی از کربـــلا *2*
سخنرانی کوتـاه (عمومی و دبستانی)
دانلود کتابهای مدیر وبلاگ
لطیفه، معما و مطالب خواندنی
آیین همسرداری
مناسبتهای ویژه
متفرقه
سوره کهف 1
تفسیر جامعه کبیره 2

پیوندها

شیعه در روایات اهل سنت
آیین شکوفایی / راهکارهای عملی در تربیت دینی کودک
کتاب پیوند جوان با نماز
دفاع از شیعه در روایات اهل سنت. مقدمه آیت الله خزعلی
پیوند جوان با نماز (ویرایش جدید)
آشیانه مهر (اصول و کلیدهایی از زندگی زناشویی)
سایت هم اندیشی دینی
کتاب چشمه هدایت (چیرامون امام هادی)
میزان تشیع (برسی سند زیارت عاشورا)
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ مدافعان حرم پارسی بلاگ
تور هند|لینک بیلدینگ
قیمت کرکره برقی پارکینگ|طراحی جواهر
خرید سامانه پیامک

سایت آوازک

جا لیوانی ماشین|شلف دکوری
رزرو هتل|بلوم
|فیلم
درگاه پرداخت واسط|هتل بندرعباس
هتل کیش
عکس جدید

دیگر امکانات


بازدید امروز: 74
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 2364195

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]