وبلاگ هــم انــدیشـی دینــی

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

خطبه­ی 223 از نهج البلاغه­ی امیرالمؤمین (علیه­السلام) / قسمت چهارمترجمه و شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت چهارم / احمد نباتی

وَ کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً وَ بِذِکْرِهِ آنِساً (همواه به یاد خداوند باش و همواره با یاد او آرام مأنوس باش) وَ تَمَثَّلْ فِی حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَیْکَ (تصوّر کن در حال روی گردانیت از خداوند، روی آوردن او به سوی خودت را) یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِهِ وَ یَتَغَمَّدُکَ بِفَضْلِهِ (او تو را به سوی عفو خود فرامی­خواند و با فضل خود قصد کرده و گناهانت را بپوشاند.) وَ أنْتَ مُتَوَلٍّ عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ (در حالی که تو از خداوند روی گردانیده­ و به غیر او توجه می­کنی.) فَتَعَالَى مِنْ قَوِیٍّ مَا أکْرَمَهُ (پس خداوند بلند و برتر است از هر ذی قوّتی و با این حال چقدر کریم و بخشنده است؟!) وَ تَوَاضَعْتَ مِنْ ضَعِیفٍ مَا أجْرَأَکَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ (از هر کوچک و ضعیفی، کوچک­تر و ضعیف­تر هستی و با این حال چه چیز تو را جرأت بخشیده بر معصیتش) وَ أَنْتَ فِی کَنَفِ سِتْرِهِ‏  مُقِیمٌ (در حالی که تو در پناه پوشش او اقامت گزیده­ای!) وَ فِی سَعَةِ فَضْلِهِ مُتَقَلِّبٌ (و در وسعت فضل او رونده­ای) فَلَمْ یَمْنَعْکَ فَضْلَهُ (گناه و معصیت تو مانع فضل و رحمت او نشد) وَ لَمْ یَهْتِکْ عَنْکَ سِتْرَهُ (و پاره نکرد برای تو پرده­ی عیب پوش خود را) بَلْ لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرَفَ عَیْنٍ (بلکه خالی نشد ازفضل و احسانش به قدر چشم بر هم زدنی!) فِی نِعْمَةٍ یُحْدِثُهَا لَکَ (در نعمتی که آن را برای تو پدید می­آورد) أوْ سَیِّئَةٍ یَسْتُرُهَا عَلَیْکَ (یا گناهی که بر تو می­پوشاندش) أَوْ بَلِیَّةٍ یَصْرِفُهَا عَنْکَ (یا بلایی که از تو دورش می­سازد) فَمَا ظَنُّکَ بِهِ لَوْ أطَعْتَهُ (پس گمان تو به پروردگارت چیست اگر اطاعتش کنی؟!) وَ ایْمُ اللَّهِ لَوْ أنَّ هَذِهِ الصِّفَةَ کَانَتْ فِی مُتَّفِقَیْنِ فِی الْقُوَّةِ مُتَوَازِیَیْنِ فِی الْقُدْرَةِ لَکُنْتَ أوَّلَ حَاکِمٍ عَلَى نَفْسِکَ بِذَمِیمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَسَاوِئِ الْأَعْمَالِ (به خدا قسم اگر این صفت ـ یعنی: لطف خدا و عصیان تو ـ در مورد دو نفر که از جهت توان و قدرت با یکدیگر مساوی بودند بود، خودت اوّلین حاکم علیه نفس خودت بودی به اخلاق مذموم و عمل­های بد!)

شرح و توضیح:

وَ کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً وَ بِذِکْرِهِ آنِساً: کلمه­ی «کن» مفید استمرار است. یعنی همواره مطیع خداوند  بوده و همواره به ذکر او مأنوس باش. این مطلب اشاره­ای است به مشکل بزرگی که در میان ما وجود دارد. یعنی گاهی از خدا اطاعت می­کنیم و گاهی سرپیچی! گاهی به یاد خدا هستیم و گاهی غافل! پیام حضرت در این قسمت از خطبه آن است که علاوه بر اطاعت از خداوند و ذکر او توجه به استمرار و پیوستگی آن هم داشته و در همه­ی شئون زندگی خود این­گونه باشید.

وَ تَمَثَّلْ فِی حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَیْکَ: امکان ندارد که کشی رویش به سوی خدا باشد و در عین حال نافرمانی او را داشته باشد، لذا هر کس که معصیت خدا را بکند، قبل از آن به خدا پشت کرده و از او روی گردان شده است. لطف و محبت خداوند در حق بندگانش چنان است که حتی در چنین حالتی هم به او روی کرده و به او توجه رحمانی می­کند. توجه به این حال، انسان گنه­کار را شرمنده و خجل می­سازد.

یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِهِ وَ یَتَغَمَّدُکَ بِفَضْلِهِ وَ أنْتَ مُتَوَلٍّ عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ: حضرت در این قسمت نمونه­های دیگری از لطف خداوند به بنده­ی عاصی خود را بیان می­کند تا بر میزان شرم و خجالت او بیفزاید. حضرت امیر می­فرماید: در همان حالی که به خدا پشت کردی او به تو روی می­آورد. به صورتی که تو را به سوی عفو و بخشش خود فرا می­خواند و تو را با فضل و بخشش خود می­پوشاند. (غمّد: ستر ما کان) همه­ی این­ها در حالی است که تو از خداوند روی گردانده و به سوی غیر او روی آورده­ای. به دنیا و علایق دنیایی خود کردی و یاد خدا و اطاعت از او را به فراموشی سپرده­ای!

در قرآن کریم آمده است: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أسْرَفُوا عَلى‏ أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

فَتَعَالَى مِنْ قَوِیٍّ مَا أکْرَمَهُ تَوَاضَعْتَ مِنْ ضَعِیفٍ مَا أجْرَأَکَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ: خداوند بزرگتر از هر بزرگی و قوی­تر از هر نیرومندی است. کسی که قدرت­مند است معمولا اعمال قدرت می­کند و از کنار مخالفین خود به سادگی عبور نمی­کند. اما خداوند اینگونه نیست. لذا حضرت می­فرمایند: با وجود این همه قدرت و علوّ مقام، چقدر کریم و بخشیده است؟! از آن طرف انسان کوچک­تر از هر کوچکی و ضعیف­تر از هر ضعیفی است و در عین حال در مقابل این خدا اظهار بزرگی و تکبر می­کند و معصیت او را انجام می­دهد!   

فَلَمْ یَمْنَعْکَ فَضْلَهُ: این مطلب به دلیل همان کرم خداست که حضرت با نوعی تعجب فرمودند: چقدر کریم است؟!

بَلْ لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرَفَ عَیْنٍ: ما انسان­ها آن به آن و لحظه به لحظه نیرو و توان خود را از خداوند می­گیریم. اگر لحظه­ای توجه و لطف خود را از ما بگیرید همچون تکه گوشتی در گوشه­ای بی­حرکت می­افتیم. لحظه به لحظه اکسیژن در اختیار ما قرار می­دهد تا به راحتی تنفس کنیم. هنگام گرسنگی غذایی در اختیارمان قرار می­دهد و هنگام تشنگی آب گوارایی برای نوشیدن به ما می­دهد. این­ها گوشه­ی بسیار کوچکی از لطف عام خداوند در حق همه­ی انسان­ها می­باشد.

تذکّر: کسانی که از گرسنگی یا تشنگی می­میرند، در واقع عمرشان به سر آمده و رزقشان تمام شده. خداند هر شخصی را به گونه­ای از دنیا می­برد و ممکن است وسیله­ی از دنیا بردن بخی گرسنگی و یا تشنگی باشد. لذا این مطلب منافاتی با لطف بی­کران و همیشگی او ندارد.  

پی نوشت:    . سوره­ی مبارکه­ی زمر، آیه­ی53.



[ سه شنبه 91/3/9 ] [ 11:12 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت سوم

 بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

خطبه­ی 223 از نهج البلاغه­ی امیرالمؤمین (علیه­السلام) / قسمت سومترجمه و شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت سوم / احمد نباتی

أمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَیْرِکَ. (آیا رحم نمی­کنی به خود، آن­گونه که به دیگری رحم می­کنی؟!) فَلَرُبَّمَا تَرَى الضَّاحِیَ مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ (چه بسا می­بینی کسی را که زیر گرمای آفتاب قرار دارد و بر او سایه­ی می­افکنی!) أوْ تَرَى الْمُبْتَلَى بِألَمٍ یُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْکِی رَحْمَةً لَهُ (یا این­که می­بینید کسی را که مبتلا به دردی است و از شدّت درد بدنش می­سوزد. آن­گاه از روی رحم دل­سوزی، برایش می­گریی!) فَمَا صَبَّرَکَ عَلَى دَائِکَ (پس چه چیزی تو را بر درد خود صبوری داد؟!) وَ جَلَّدَکَ عَلَى مُصَابِکَ (و بر مصیبت­هایت قوی ساخت!) وَ عَزَّاکَ عَنِ الْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِکَ (و شکیبا نمود تو را بر گریه و زاری بر درد خودت) وَ هِیَ أعَزُّ الْأنْفُسِ عَلَیْکَ (در حالی که آن نفس، عزیزترین نفس­ها در نزد توست) وَ کَیْفَ لَا یُوقِظُکَ خَوْفُ بَیَاتِ نِقْمَةٍ (و چگونه بیدار نمی­سازد تو را ترس عذاب ناگهانی خداوند!) وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ (و حال آن­که به خاطر گناهانش افتاده است در راه­های گرفتاری­ها) فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِکَ بِعَزِیمَةٍ (پس دوا کن درد سستی­ موجود در قلبت را، با عزم و تلاش بزرگ) وَ مِنْ کَرَى الْغَفْلَةِ فِی نَاظِرِکَ بِیَقَظَةٍ (و دوا کن خواب غفلت موجود در نگاه بصیرتت را، با بیداری در عبادت)

شرح و توضیح:

أمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَیْرِکَ… : حضرت در این قسمت از خطبه، با برشمردن دو نمونه از دل­سوزی­هایی که نسبت به دیگران داریم، ما را متوجه عواطف انسانی خود کرده و در ادامه می­فرمایند: شما که این­گونه هستید، پس چرا فکری به حال مصیبت جهالت و گنه­کاری خود نمی­کنید؟! مگر روح و جان شما عزیزترین نفوس در نزدتان نیست؟!

سؤال: چرا نفس انسان عزیزترین جان­ها در نزد اوست؟

جواب: ایثار و گذشت یکی از بارزترین ویژگی­های هر انسانی به شمار می­آید. فضیلت بسیار بزرگی است که انسان دیگران را بر خود برگزیند و از رفاه و آسایش خود بکاهد تا این­که دیگران در آسایش باشند. اهل بیت عصمت و طهارت (علیه­السلام) خود در قله­های ایثار و فداکاری بودند. تا جایی که خداند متعال در قرآن کریم بارها ایثار گری آن­ها را ستوده است. وقتی سه روز متوالی حضرت علی (علیه­السلام) به همراه همسر و فرزندانش، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و گرسنه به خواب رفتند، جبرئیل چنین آیه­ای را نازل فرمود: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً.»و غذاى (خود) را با این­که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏دهند! * (و مى‏گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏کنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم!

انسان می­تواند از آسایش و راحتی خود بگذرد، تا دیگران در راحتی و آسایش باشند؛ حتی می­تواند از جان خود بگذرد تا جامعه­ی اسلامی در امنیت باشد؛ اما به هیچ وجه قابل قبول نیست که کسی بخواهد از دین و آیین خود بگذرد، تا دیگران دین­دار زندگی کنند.

فطرت پاک الهی، امانتی است که خدای تعالی در وجود یک یک ما انسان­ها به امانت گذاشته و از ما انتظار امانت­داری دارد. هر یک از ما قبل از هر چیز باید به فکر امانت دست خود باشیم و تا سر حدّ توان سعی کنیم از این امانت به خوبی محافظت کرده و در روز واپسین، به خدای خود تحویل دهیم.   

وَ کَیْفَ لَا یُوقِظُکَ خَوْفُ بَیَاتِ نِقْمَةٍ:«یقظه»به معنای بیداری و توجّه است و در مقابل غفلت و بی توجهی قرار دارد.  امام خمینی (رحمه­الله) می فرمایند: «بدان که اوّل منزل از منازل انسانیّت، منزل یقظه و بیداری است… انسان تا تنبّه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، «عزم» برای او حاصل نشود و دارای اراده نگردد. و هر یک از این امور دارای بیان و شرحی است که به ذکر آن اگر بپردازیم، به طول انجامد.»

«بیات»: کلمه­ی «بیات» و همچنین «تبییت» به معناى شبیخون و شبانه بر سر دشمن تاختن است، که یک نوع مکر به شمار مى‏رود، براى این­که شب، هنگام خفتن و آسایش انسان است و طبع آدمى متمایل به استراحت و صرف­نظر کردن از هر کار دیگرى است. حال جمعیت‏ها این­چنین بوده که با رسیدن نعمت‏هاى مادى و محسوس، مغرور و از عالم ما وراى حس غافل مى‏شدند، عذاب خدا بدون اطلاع قبلى آنان و بطور ناگهان، همه را نابود مى‏کرده، آیا با این حال جمعیت‏ها مى‏توانند از عذابى که شبانه و در حال خواب آنها را از بین ببرد ایمن بوده باشند؟

در این رابطه قرآن کریم آمده است:«أفَأمِنَ أهْلُ الْقُرى‏ أنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ * أوَ أمِنَ أهْلُ الْقُرى‏ أَنْ یَأتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ یَلْعَبُونَ * أفَأمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلا یَأمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»آیا اهل این آبادی­ها، از این ایمنند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید در حالى که در خواب باشند؟! * آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما هنگام روز به سراغشان بیاید در حالى که سرگرم بازى هستند؟! * آیا آنها خود را از مکر الهى در امان مى‏دانند؟! در حالى که جز زیانکاران، خود را از مکر (و مجازات) خدا ایمن نمى‏دانند!

فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِکَ بِعَزِیمَةٍ: برای درمان دردهای درونی، عزم جدّی و تلاش وافر هم لازم است. برخی به اشتباه گمان می­کنند که با صرف دعا و ذکر و بدون تلاش عملی می­توانند دردهای درونی خود را درمان کنند و حال آن­که حضرت عزم جدیّ را هم در این راه شرط می­دانند. همان­گونه که عزم جدّی انسان را به توسل و توکّل به خدای متعال دعوت می­کند، به همان صورت هم انسان را به تلاش عملی در کنار گذاردن بدی­ها و آلودگی­های رفتاری فرا می­خواند.

توجه: در رابطه با مشکلات خانوادگی و رفتاری بارها شاهدیم که برخی افراد صرفا به دنبال ذکر و دعا هستند و وقتی سخن از تغییر رفتار و به کارگیری شیوه­های رفتاری صحیح به میان می­آید، گوش چندانی برای شنیدن آن وجود ندارد. این مسأله نشان می­دهد که روی­کرد برخی از افراد به دعا و ذکر، نه از روی تدیّن و اعتقاد پاک؛ بلکه به خاطر تنبلی و کسالت در رفع مشکلات رفتاری خویشتن است. «دعا» و «تغییر رفتار عملی» دو بال پرواز هستند که بدون یکدیگر نمی­توانند انسان را به نتیجه برسانند.

 

پی نوشتها:    . سوره­ی مبارکه­ی انسان (هل اتی)، آیات 8 و 9.    . تفسیر المیزان، جلد ‏8، صفحه­ی 255و 256.     . سوره­ی مبارکه­ی اعراف، آیه­ی 97، 98 و 99.



[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 9:38 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت دوم

 بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.

خطبه­ی 223 از نهج البلاغه­ی امیرالمؤمین (علیه­السلام) / قسمت دومترجمه و شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت دوم / احمد نباتی

حضرت امیر (علیه­السلام) بعد از ذکر آیه­ی شریفه، چنین می­فرمایند:

أدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً (برهان این شخص مغرور که مورد سؤال قرار گرفته، باطل­ترین برهان­ها) وَ أقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً (عذر و بهانه­اش بریده­ترین و بی­پایه­ترین عذرهاست) لَقَدْ أبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ (از روی جهالت خویشتن را به مشقت و سختی انداخت) یَا أیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا جَرَّأَکَ عَلَى ذَنْبِکَ (ای انسان! چه چیزی تو بر گناه و معصیت جرأت و جسارت بخشید؟) وَ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ (و چه چیر تو را نسبت به پروردگارات مغرور کرد؟) وَ مَا أنَّسَکَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ (و چه چیزی تو را مأنوس کرد در به هلاکت انداختن خود) أمَا مِنْ دَائِکَ بُلُولٌ (آیا برای درد جهالتت سلامتی و عافیتی نیست؟) أمْ لَیْسَ مِنْ نَوْمَتِکَ یَقَظَةٌ (یا برای خواب غفلتت بیداری نیست؟)

شرح و توضیح:

أدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً: دَحَضَت حُجَّتُه: ای بَطَلَت. با توجه به این مطلب، «أدحَضَ» به معنای «باطل­ترین» است. به قرینه­ی آیه­ی شریفه، در این جمله کلماتی حذف شده.درآیه­ی شریفه آمده بود که ای انسان! چه چیز تو را نسبت به پروردگارت مغرور کرد؟! آن­گاه حضرت می­فرمایند: (برهان این شخص مغرور) که مورد سؤال قرار گرفته، باطل­ترین برهان­هاست. اما چرا باطل­ترین برهان­هاست؟ چون:

اگر بگویند کرم تو مرا فریب دارد! در این صورت پاسخ آن در قسمت اوّل بحث ارائه شد.

اگر بگویند شیطان ما را فریب داد؟! در این صورت وعده­ی خداوند با بنی آدم به آن­ها متذکر می­شود که به آن­ها هشدار داد که شیطان دشمنی آشکار بوده و نباید فریفته­ی او شوند: «أ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ».

اگر بگویند جهالتمان ما را فریب داد! در جواب گفته می­شود که این همه پیامبر و کتاب­های آسمانی برای چه آمدند. آیا جز این بود که جهالت شما را از بین ببرند؟! پس با وجود پیامبران الهی، کتاب­های آسمانی و احکام شرعی، سخن از جهالت به میان آوردن، عذری بی­پایه و بی­مبنا است.

وَ أقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً: یعنی اگر بخواهد به خاطر نافرمانی از خدای کریم و غرورش در برابر او عذری بیاورد، عذرش بریده­ترین و نادرست­ترین عذرهاست. همان­گونه که خداوند فرموده است: «فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ؛ آن روز عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد، و توبه آنان پذیرفته نمى‏شود.»

لَقَدْ أبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ: أبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه­السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان.امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: عقل آن است که به واسطه­ی آن خدای رحمان عبادت شده و به واسطه­ی آن بهشت کسب شود. جهل مقابل عقل است و منظور از جهل این است که انسان بندگی خدا را کنار گذاشته و خود را جهنمی کند. لذا کسی که جایگاه با کرامت آخرت را رها کرده و دل به جایگا­ه­های فانی و لذت­های زود گذر دنیایی می­سپرد، اهل جهالت است.

توجه بفرمایید که این افراد جاهل ممکن است در هر کسوتی قرار گرفته باشند. کسی که حتی مدرک دکترا دارد، اما دین خود را به دنیا می­فروشد و به جای آن­که با اعمال صالح در بهشت خداوند وارد شود، با گناه و معصیت خود را جهنمی کند، فردی جاهل و نادان به شمار می­آید.   

   یَا أیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا جَرَّأکَ عَلَى ذَنْبِکَ: منظور از این انسان همه­ی انسان­ها نیستند، بلکه منظور فرادی هستند که مغرور شده و به گناه و معصیت آلوده کشته­اند.

سه استفهامی که در «مَا جَرَّأکَ»، «مَا غَرَّکَ» و « مَا أنَّسَکَ» آمدهاستفهام­هایی توبیخی هستند و همان­گونه که گفته شد هیچ جوابی برای آن­ها وجود ندارد جز اقرار به اشتباه، سر فرود آرودن در برابر حقیقت و اظهار بندگی در درگاه خدای متعال است.  

قسمت قبلی: http://andiseh  57  .parsiblog.com/Posts/  285

پی نوشتها:    . سوره­ی مبارکه­ی یس، آیه­ی60.     . سوره­ی مبارکه­ی روم، آیه­ی 57.     . الکافی، جلد1، صفحه­ی11.



[ پنج شنبه 91/3/4 ] [ 9:54 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت اوّل

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.   

خطبه­ی 223 از نهج البلاغه­ی امیرالمؤمین (علیه­السلام) / قسمت اوّل  ترجمه و شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت اوّل / احمد نباتی

حضرت امیر (علیه­السلام) خطبه­ی خود را با این آیه­ی شریفه آغاز می­کنند: 

یا أیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ.  اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟!

شرح و توضیح:

یا أیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَریمِ: منظور از این انسان، همه­ی انسان­ها نیستند؛ بلکه منظور انسان­هایی هستند که منکر روز قیامت می­باشند. دلیل این مطلب هم آن است که در ادامه­ی سوره آمده است: «کَلاَّ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ. (آرى) آن گونه که شما مى‏پندارید نیست، بلکه شما روز جزا را منکرید!»

ربّ:ربوبیّت، سوق دادن شیء به سمت کمال آن است و ربّ کسی است که شأن او سوق دادن اشیا به سوی کمال و تربیت آن­ها باشد و این صفت به صورتی ثابت در او باشد. در مصدر باب تفعیل نباید از ربّ به جای «تربیب»، کلمه­ی «تربیت» را استعمال کرد؛ زیرا ربّ از نظر صرفی مضاعف و مربّی ناقص واوی است و مربّی از ریشه­ی «ربو» به معنای رشد و زیادت است.

در این آیه، غرور معلّق به دو صفت «ربوبیت» و «کرم» شده تا علت توبیخ را بیان کند. حاصل مطلب هم این است که غرور و سرپیچی از اطاعت کسی که او را به سوی کمالش هدایت می­کند و همه­ی نعمت­ها و داشته­هایش از اوست، کفرانی است که هیچ فطرت سلیمی در زشتی آن شک نداشته و بلافاصله مرتکب آن را مستحق عقاب می­داند. قبح این تمرّد زمانی واضح­تر می­گردد که این ربّ منعم، کریم هم باشد. یعنی اگر نعمتی می­دهد هیچ سودی برای خود در نظر نمی­گیرد و علاوه بر آن در احسان خود بدی­ها، نادانی­ها و نافرمانی­های شخص را هم در نظر نمی­گیرد.  

با توجه به این مطلب استفهامی که در این آیه­ی شریفه است، استفهامی است توبیخی و انسان در برابر این سؤال هیچ جواب صحیحی برای گفتن ندارد. اگر بگوید: «کرم تو مرا مغرور کرد!»، در جواب می­گوییم: هیچ عاقلی نمی­پذیرد که پاسخ کریم را با نافرمانی، تمرّد و بی­احترامی به ساحتش بدهید. علاوه بر این، خداوند در قرآن کریم فرموده: «لَئِنْ شَکَرْتُمْلَأزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ»، «اگر شکرگزارى کنید، بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است. همچنین فرمود: «فَأمَّا مَن طَغَى‏ * وَ ءَاثَرَ الحَْیَوةَالدُّنْیَا * فَإِنَّ الجَْحِیمَ هِىَ الْمَأْوَى‏». «امّا آن کسى که طغیان کرده * و زندگى دنیا را مقدّم داشته * مسلّماً دوزخ جایگاه اوست!» بنابراین وقتی هر عقل سلیمی حکم به قبح چنین تمرّدی می­کند و در آیات قرآن و رهاوردهای انبیای الهی هم به چنین افرادی وعده­ی عذاب و جهنم داده شده، دیگر جای هیچ عذر و بهانه­ای برای او باقی نمی­ماند. علاوه بر آن که در قرآن کریم آمده است که رحمت خداوند تنها مخصوص متّقین بوده و دیگران بهره­ای از آن نخواهند داشت: «وَ رَحْمَتىِ وَسِعَتْ کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ فَسَأکْتُبهَُا لِلَّذِینَ یَتَّقُون»‏،«و رحمتم همه چیز را فرا گرفته و آن را براى آن­ها که تقوا پیشه کنند مقرر خواهم داشت».

   اشاره: همین استدلال پوچ و بی­اساس را هم برخی از مردم گناه کار به کار می­بندند. وقتی آن­ها را به نماز و عبادت خداوند دعات می­کنیم، می­گویند خدا کریم است! هیچ وقت بنده­ی خود را به خاطر ترک نماز و عبادت عذاب نمی­کند! این آیه­ی شریفه و توضیح آن جواب خوبی است برای این افراد نادان و کم خرد.

قسمت قبلی: http://andiseh57.parsiblog.com/Posts/271

قسمت بعدی:http://andiseh57.parsiblog.com/Posts/288

پی نوشتها:    . سوره­ی مبارکه­ی انفطار، آیه­ی6.   . سوره­ی مبارکه­ی انفطار،آیه­ی9.  . تفسیر تسنیم، جلد1، صفحه­ی331 و 332  . سوره­ی مبارکه­ی ابراهیم، آیه­ی7.  . سوره­ی مبارکه­ی نازعات، آیات، 37 و 38 و 39.   . سوره­ی مبارکه­ی اعراف، آیه­ی156. . برگرفته از تفسیر المیزان، جلد1، صفحه­ی367 و 368. 


[ سه شنبه 91/3/2 ] [ 9:51 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]
.::.

درباره وبلاگ



ای برادر ! پشتیبان «ولی فقیه» باش، اما پیشاپیش «ولی فقیه» بایست و تیرهای زهر آگین دشمن را که به سوی او روانه می شوند به جان خریدار شو ... تنها عافیت طلبان دنیا دوست هستند که عوام فریبانه از «ولایت» و «ولایت مداری» دم میزنند، اما در هنگامه ی فتنه ها و امتحان های سخت، پشت سر ولی فقیه سنگر می گیرند، تا دنیای خود را در خطر نبینند .

پیوندهای روزانه

سایت هم اندیشی دینی
منبــــر مکتــوب
سلمان علی (سیاسی)
طلبه پاسخگـــــو
تبدیل سال شمسی به قمری ومیلادی
سایت خبرگزاری فارس
سایت خبری رجا نیوز
سایت خبری جهان نیوز

آرشیو ماهانه

علوم قرآنـــی
نکتــه های قرآنــی
معصومین (علیهم السلام)
امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت زهرا (سلام الله علیها)
امام حسین (علیه السلام)
امام زمان (ارواحنا له الفداه)
حضرت اباالفضل (علیه السلام)
حضرت معصومه (سلام الله علیها)
نمـــــــــــــاز (راه کارها و موانع)
سلسله مباحثی پیرامون رجعت
تفسیر خطبه 222 نهج البلاغه
تفسیر خطبه 223 نهج البلاغه
ادعیه و اذکار مختلف
اخلاقی *1*
اجتمــــاعـی *1*
سیاسی
سیاسی ـ فتنــــه
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *1*
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *1*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *3*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *4*
پاسخگویی به سؤالات خانوادگی
راه نجات از عشق به جنس مخالف
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *1*
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *1*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *3*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *4*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *5*
تربیت دینی کودک *1*
تربیت دینی کودک *2*
تربیت دینی کودک *3*
تحلیلی بر برائت از جبت و طاغوت
سلسله درس هایی از معاد *1*
سلسله درس هایی از معاد *2*
سلسله درس هایی از معاد *3*
سلسله درس هایی از معاد *4*
سلسله درسهایی از کربـــلا *2*
سخنرانی کوتـاه (عمومی و دبستانی)
دانلود کتابهای مدیر وبلاگ
لطیفه، معما و مطالب خواندنی
آیین همسرداری
مناسبتهای ویژه
متفرقه
سوره کهف 1
تفسیر جامعه کبیره 2

پیوندها

شیعه در روایات اهل سنت
آیین شکوفایی / راهکارهای عملی در تربیت دینی کودک
کتاب پیوند جوان با نماز
دفاع از شیعه در روایات اهل سنت. مقدمه آیت الله خزعلی
پیوند جوان با نماز (ویرایش جدید)
آشیانه مهر (اصول و کلیدهایی از زندگی زناشویی)
سایت هم اندیشی دینی
کتاب چشمه هدایت (چیرامون امام هادی)
میزان تشیع (برسی سند زیارت عاشورا)
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ مدافعان حرم پارسی بلاگ
تور هند|لینک بیلدینگ
قیمت کرکره برقی پارکینگ|طراحی جواهر
خرید سامانه پیامک

سایت آوازک

جا لیوانی ماشین|شلف دکوری
رزرو هتل|بلوم
|فیلم
درگاه پرداخت واسط|هتل بندرعباس
هتل کیش
عکس جدید

دیگر امکانات


بازدید امروز: 84
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 2364205

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]